از بچگی همه چیز را انیمیشن می دیدم/ پیش به سوی رئال – انیمیشن دوم

کارگردان رئال – انیمیشن «مبارک» ابراز امیدواری کرد که روزی برسد همه نگاه درستی به جلوه های ویژه و انیمیشن داشته باشند و هرچه را می بینند کارتون تلقی نکنند.

خبرگزاری مهر– گروه هنر-محیا رضایی: بخش اول گفتگوی ما با کارگردان رئال – انیمیشن مبارک بیشتر درباره محتوا و تکنیک بود اما در این بخش می خواهیم علاوه بر ادامه بحث بخش اول درباره اتفاقاتی بگوییم که در حاشیه اکران و پیرامون حال و گذشته عوامل فیلم رخ داده است. گاهی وقت ها با اتفاقات و خاطراتی مواجه می شوید که شنیدنش می تواند یک درس بزرگ باشد. آدم هایی که به واسطه نگاه غلط جامعه گستره فعالیت شان محدود می شود و تنها با اتکا به قدرت درونی و حمایت نزدیکان شان است که می توانند یک الگوی زنده تلقی شود. الگویی که هیچ یک از قهرمانان انیمیشن ایرانی و خارجی به گرد پایش نمی رسند. شاید در ابتدا این صحبت ها مفهومی نداشته باشد اما با خواندن بخش دوم و آخر این گفت و گو قطعا با ما همعقیده می شوید:

* ما دهه شصتی ها که در بچگی سینمای کودک فعالی داشتیم عادت داریم آثاری که به این رده سنی مربوط می شود را موزیکال ببینیم اما به نسبت موسیقی در این فیلم کم بود.

– بله به این دلیل که احساس کردم در دنیای امروز کارهای موزیکال مثل گذشته نیست. من انیمیشن های خارجی زیاد می بینم و برایم خیلی مهم است که کارم را برای خارجی ها به نمایش درآورم تا فرهنگم را به آنها معرفی کنم. به همین خاطر شناخت ذائقه شان خیلی برایم اهمیت داشت. حتی موسیقی را در اکران عمومی تغییر دادم و از ریتم ۸*۶ فاصله گرفتم چون احساس کردم آن سبکی ما با ان خاطره داریم امروز دیگر جواب نمی دهد.

* تا الان «مبارک» چه سفرهایی داشته و بازخوردها چطور بوده؟

– پخش بین المللی این کار به عهده موسسه توسعه سینمایی سوره وابسته به حوزه هنری است که این روزها در شهرهای کانادا روی پرده رفته و پیش از این هم در جشنواره مونترال کانادا ۲۰۱۶ و جشنواره بوسان کره ۲۰۱۶ حضور داشتیم و خوشبختانه بازخوردهای مثبتی دریافت کردیم.

* کمی به به بحث هزینه و تامین مالی بپردازیم. شما پیش از این در رسانه ها اشاره کردید که حتی یک ریال هم از هیچ نهادی دریافت نکردید و صفر تا صد مالی به عهده خودتان بوده است. این برای کار پرهزینه انیمیشن ادعای کمی نیست. در این صورت ۲بازخورد خواهید داشت یا بسیار افراد ثروتمندی هستید یا حرف تان شاید خیلی صادقانه نباشد.

علی نجفی امامی: به جرات می توانم بگویم همه فیلمسازان ما از نهادهای مختلف دولتی حمایت می شوند ولی «مبارک» واقعا با بودجه شخصی ساخته شد و تمام هزینه هایش را خودمان پرداخت کردیم. ما هرچه که داشتیم حتی ماشین های مان را هم فروختیم چون متولیان ارشاد و هیچ کجای دیگر حمایت نکردند. کسی که انیمشن کار کرده باشد می داند که اینکار چقدر از تولید رئال سخت تر زمان بر و هزینه بر تر است.

* در این صورت شاید بد نباشد درباره برآوردها صحبت کنیم و اینکه چه مصائبی را متحمل شدید تا این کار به نتیجه برسد.

– دوسال ما با سرمایه شخصی وارد میدان شدیم و واقعا کار راحتی نبود اما شاید در برآوردی که منظور شماست نتوانیم عدد و رقم دقیقی بگوییم چون دو عامل اصلی تهیه کننده و کارگردان خودمان بودیم و ما برای دستمزد خودمان نمی توانستیم چیزی کنار بگذاریم اما بد نیست بدانید همزمان با این کار پروژه های دیگری با حمایت های دلگرم کننده شروع شد که چون در اجرا توانش را نداشتند نیمه رها شد.فقط برای اینکه ذهن تان روشن شود و جواب درستی بدهم می گویم هزینه این سبک کار زیر ۳ میلیارد تومان امکان ندارد به ثمر بنشیند حالا اینکه من با ۳۰۰ میلیون یا ۳۰ تومان توانستم کار را جمع کنم دیگر هنر من بود.

* موافقید که شاید این مبلغ برای خیلی ها غیرمنطقی به نظر برسد؟

بله دقیقا همین است. همه فکر می کنند انیمیشن یعنی یک نفر پای کامپیوتر می نشیند و با یک نرم افزار می تواند کار بسازد بدون اینکه هیچ تصوری از پشت صحنه داشته باشند. قصد تمجید ندارم اما اگر کسی غیر از برادر من توانست چنین پروژه ای را بسازد باید به او آفرین گفت ولی خیلی بعید است به این زودی نفر دومی پیدا شود. برادر من متخصص انیمیشن و جلوه های ویژه است ما کمتر کسی داریم که در هر دوی این حوزه ها مسلط باشد و شاید اصلا نداشته باشیم.

* اشاره کردید به پروژه هایی که همزمان با شما شروع کرده بودند. فکر می کنید چرا به سرانجام نرسیدند؟

محمدرضا نجفی امامی: چون کارگردان های شان اگرچه در تولید فیلم رئال تجربه داشتند اما در زمینه انیمیشن کار نکرده بودند و نگاه کارگردانی در حوزه رئال انیمیشن نداشتند. مثلا یکی از این ها بعد از ضبط صحنه های رئال به ما مراجعه کرد تا بخش انیمیشن و جلوه های ویژه را انجام دهیم اما اصلا شدنی نبود. آنها در زمان فیلمبرداری یکسری نکات را رعایت نکرده بودند چون قبلا خودشان را در امور تولید انیمیشن محک نزده بودند که بدانند چه چیزهایی را باید مدنظر قرار دهند.

هزینه این سبک کار زیر ۳ میلیارد تومان امکان ندارد به ثمر بنشیند حالا اینکه من با ۳۰۰ میلیون یا ۳۰ تومان توانستم کار را جمع کنم دیگر هنر من بود.

علی نجفی امامی: شاید تا کار بعدی ما سینما ایران دیگر رئال انیمیشنی با این سطح کیفی به خود نبیند.

* شرایط اکران چطور بود؟ تا کنون از استقبال راضی بودید؟

علی نجفی امامی: ما بد زمانی اکران گرفتیم. عموما الان فصل خوبی برای بردن دانش آموزان به سینما نیست با این حال از استقبال مردم راضی هستیم و احساس می کنیم روز به روز هم آمار فروش بالاتر می رود. در شهرستان ها هم خوشبختانه روند صعودی قابل قبولی داشتیم.

* پس می توان امیدوار بود که هزینه های تان برمی گردد؟

– هیچ معیاری برای اینکه از الان بدانیم هزینه های مان را در می آوریم یا نه وجود ندارد اما آنچه به ما مربوط می شد اینکه تا قبل از پخش سعی کردیم همه جزییات را مد نظر داشته باشیم و وقت بگذاریم تا حاصل کارمان به ثمر بنشیند. ما تا کنون ۳ بار برای تیزر هزینه کردیم تا سرانجام کار همان که دل مان می خواست بشود. بارها پوستر طراحی کردیم و وسواس گونه کار را در هر مرحله پیش بردیم و تا جایی که در توان مان بود کم نگذاشتیم.

* از شرایط تبلیغات راضی بودید؟

– خوشبختانه در حیطه سینما در تبلیغات خوب حمایت شدیم اما مثل برخی فیلم های خاص حمایت فراتر از سازمان سینمایی نداشتیم ما نه به جایی وصل هستیم نه ثروت زیادی داریم فقط طی بیست سال در کنار تجربه پس انداز کردیم و سعی کردیم پله پله جلو برویم. هیچ توقعی هم ندارم این فیلم ۲۰ میلیارد فروش برود فقط می دانم ریسک کردم و با اعتماد به برادرم فیلمی ساختم که به این زودی کسی نمی تواند چنین ریسکی را بپذیرد و با «مبارک» برابری کند. فقط خوشحالم که کار ما نظر عوامل را جلب کرد و از بازیگر تا تک تک دوستان در این پروژه دلی برای ما کار کردند و همه چیز دست به دست هم داد تا این اتفاق رقم بخورد.

* «مبارک» قرار بود اولین تجربه برادران امامی در سینما باشد. شما در حیطه انیمیشن تخصص و تجربه داشتید چرا برای قدم اول سراغ رئال انیمیشن رفتید که حتی خودتان هم آینده ای را متصور نبودید؟

علی نجفی امامی: اصولا ما در این جامعه دنبال راحتی هستیم و دل مان می خواهد با کمترین زحمت بهترین نتیجه را بگیریم ولی من و برادرم هدف مان چیز دیگری بود. دو سال زحمت کشیدیم تا قبل از همه چیز خودمان را به چالش بکشیم. اتفاقا می خواستیم اولین کارمان را با انیمیشن شروع کنیم اما دیدیم نمونه اش قبلا وجود دارد. دوست داشتیم سبک متفاوتی را تجربه کنیم تا از همه پیش رو تر باشیم. برای من انیمیشن خیلی راحت تر بود ولی ما دنبال یک کار جدید بودیم و خدا را شکر تجربه خوبی داشتیم.

* در حیطه تجربیات بیست ساله تان رئال هم ساخته بودید؟

محمدرضا نجفی امامی: من هیچوقت رئال کار نکرده بودم و این برای من تجربه بزرگی بود.

* کسی هم به عنوان مشاور کنارتان نبود. در این زمینه چه چیزی به شما کمک کرد؟

–  درواقع کارگردانی بخش رئال من به پشتوانه فیلم دیدن های زیاد بود و من از نمونه های خارجی به خصوص کارهای پیترجکسون و جیمز کامرون ایده های بسیاری گرفتم. من عاشق تخیل در سینما هستم فضاهای این چنینی را خیلی دوست دارم درس کارگردانی را از دیدن فیلم های آنان و پشت صحنه های شان گرفتم و هیچ دوره ای نگذراندم. فقط فیلم دیدم و توانستم میزانسن و دکوپاژ را یاد بگیرم و تجربی پیش رفتم.

* این روزها تولید لوازم جانبی از شخصیت های محبوب بچه ها رایج شده است. شما برای این رئال – انیمیشن برنامه خاصی ندارید؟

علی نجفی امامی: سرمایه می خواهد و ما فعلا شرایطش را نداریم چون از هیچ حمایتی برخوردار نیستیم و این هزینه در حد توان ما نیست. زمانی که ما تصمیم به این کار گرفتیم هیچ کس به ما اعتماد نکرد ولی الان که کار به ثمر نشسته و اکران شده کم کم به سمت ما می آیند و اعتماد می کنند حالا می توانیم امیدوار باشیم که در کارهای بعدی مان به این بخش هم بپردازیم. تا قبل از اکران برای گرفتن یک اسپانسر کوچک هم حاضر نشدند پیشقدم شوند چون اصلا از رئال انیمیشن تصوری نداشتند.

* اگر خودتان جای سرمایه گذاران بودید از یک فیلم اولی که می خواهد یک سبک جدید در سینمای ایران را تجربه کند حمایت می کردید؟

– ما حتی یک کارگردان تجربی که هیچ دوره ای ندیده باشد و مدرکش دیپلم باشد و حتی ۵ دقیقه فیلم رئال هم نساخته باشد نداریم که بیاید فقط با دیدن فیلم های خارجی و استعداد خودش فیلم بسازد. ما توقع حمایت نداشتیم اما همه تلاش مان را کردیم. از طرفی به واسطه اینکه حرفه مان فقط در انیمیشن خلاصه می شد حتی کمترین ارتباط هم با سینماگران نداشتیم و کسی ما را نمی شناخت. فقط به این فکر کردیم که مل گیبسون هم یک روز راننده کامیون بود اما به واسطه عشقی که به سینما داشت امروز به جایی رسیده که آرزوی خیلی هاست.

* اولین بار نام رئال – انیمیشن «مبارک» در سی و سومین جشنواره فیلم فجر شنیده شد. با توجه به اینکه اولین سال اکران انیمیشن بود و فقط دو اثر غیر رئال متقاضی بودند مشکلی برای حضور در این رویداد سینمایی نداشتید؟

– خوشبختانه دبیر جشنوره آقای علیرضا رضاداد خیلی حمایت کرد و در اجرا هم دیدیم حمایتش فقط زبانی نبود. سال بعد بچه های انیمیشن فکر کردند که این حمایت همچنان ادامه دارد و ۸ اثر ارائه شد که متاسفانه از سمت مسئولان هیچ دلگرمی نداشتند در صورتی که می توانستند در همان ۱۰ روز جشنواره سالن هایی در اختیارشان بگذارند که دست کم خستگی به تن شان نماند.

* احساس کردید که انیمیشن دوباره مهجور واقع شده؟

– متاسفانه انیمیشن از دید مسئولان کار نیست در حالی که در دنیا پرفروش ترین فیلم ها یا انیمیشن است یا بر اتکا به جلوه های ویژه دیده می شود. ما در این زمینه خیلی از دنیا عقبیم. ما حتی انیمیشن صرف هم اگر می ساختیم باز هیچ یک از اآثار تولید شده رقیب ما نبودند اما با این حال گفتیم کاری بسازیم که هم انیمیشن هم جلوه های ویژه هم رئال را باهم داشته باشد. متاسفم که هیچ حمایتی از حوزه انیمیشن نمی شود و شرکت های انیمیشن همه خودجوش هستند.

* در حوزه تخصصی انیمیشن چقدر با هم صنفی های تان تعامل دارید؟

محمدرضا نجفی امامی: من دوست دارم با هم صنفی های خودم همکاری داشته باشم و فعالیت هایم معطوف به دفتر خودمان نباشد به شرطی که ذهنیت های مان به هم نزدیک باشد. هرکس در ذهن خود ایده ال هایی دارد و درباره اش سخن می گوید. همه با هری پاتر جلو می آیند اما در اجرا هادی هدی در می آید. اول همه خوب حرف می زنند اما به عمل که می رسد با گفتن یک جمله (زحمامون دیده نمیشه. اینجا رو ولش کن) از کار شانه خالی می کنند و نتیجه می شود همانی که طی این سال ها دیدید. پس چه توقعی دارم از کسی که گرافیک و اجرای دیگری دارد و نگاهش متفاوت از من است. به همین خاطر فکر نمی کنم بتوانیم در یک مسیر همقدم شویم.

* هیچ وقت شده نسبت به کار همکاران تان نقدی داشته باشید؟

– من تا قبل از اینکه «مبارک» را بسازم به خودم اجازه نقد هیچ کاری را نمی دادم چون کار نکرده بودم و شرایط را درعمل نمی دانستم چگونه است پس حق نداشتم انتقاد کنم اما وقتی کار ساختم فهمیدم خودم چه کرده ام و آنها چه کرده اند. دیدم حالا می توانم حرفی برای گفتن داشته باشم.

* این روزها حوزه تخصصی شما در قالب یک صنف سعی دارد در سینمای ایران به رسمیت شناخته شود. چه آینده ای را از باب حمایت دولتی بعد از این پیش بینی می کنید؟

علی نجفی امامی: انیمیشن در این مملکت مرده است ما در این بیست سال از سوی هیچ نهادی حمایت نشدیم و حتی به نظر من صنف متحد و یکدستی هم نداریم. متاسفانه شرایط جامعه ما فراتر از بحث انیمیشن به گونه ای شده که همه دنبال حسادت و رقابت های نادرست هستند. من اگر وضعم خوب باشد دوست دارم از جوانان این حوزه حمایت کنم اما این که کار من نیست نهادهای دولتی باید بیایند و پشتیبانی کنند. از نظر من انیمیشن مرده است چون جوانانی که اینجا حمایت نشوند از مملکت شان خواهند رفت. امروز مسئولان به انیمیشن پوزخند می زنند چون هیچ تصور و علمی در این حرفه ندارند.

* بحث استفاده از اسطوره ها را از نگاه دیگر نقد کنیم. آنچه به عنوان انیمیشن در این سال ها دیدیم به نظر می رسد استفاده از اسطوره های ایرانی و شخصیت های ارزشی و مذهبی راحت ترین راه برای گرفتن بودجه های دولتی است. ممکن است همین موضوع باعث شود دست اندرکاران این حوزه دنبال خلق الگوهای جدید نباشند؟

– محمدرضا نجفی امامی: من هم موافقم که این اتفاق به صورت کلیشه درآمده و جدا از بحث بهره مندی ما از پشتوانه قوی ملی و مذهبی تا اندازه ای این اتفاق وجود دارد. من می توانم درباره خودم بگویم که با خلق شخصیت های جدید موافقم و در کارهای کوتاهی که ساختم همیشه همین کار را کرده ام و هیچ اقتباسی در کار نبوده است. در کارهای بعدی سینمایی هم حتما این اتفاق در آثار من خواهد افتاد.

* چون در بخش اول صحبت های تان اشاره کوچکی به شرایط جسمی تان داشتید. جسارتا این سوال را می پرسم که این مساله چقدر شما را در انیمیشن به جلو پیش برد و چقدر مانع شد؟

– من قدرت تخیلم بالاست و همه چیز را انیمیشن می بینم شاید شرایط جسمی ام بیشتر باعث شد که هرچه را نمی توانستم دوست داشتم آن را به تصویر بکشم. من از نرم افزارهای ساده شروع کردم و تا امروز که به روزترین شان را تدریس می کنم اتفاقات زیادی را گذراندم. انیمیشن به شما قدرت خلق کردن می دهد و احساس می کنید هرچه بخواهید را می توانید به وجود آورید. من هم هرچه در عالم واقعیت نمی شد را انیمیشن می کردم. مثلا برایم جالب بود ببینم یک آدم چاق چگونه می تواند از یک سوراخ رد شود. و در نهایت رسیدم به «مبارک» که همه این راه ها را برای من باز کرد.

در واقع شاید شرایط من نه تنها مانع نشد بلکه انگیزه ای بود برای خودم تا نشان دهم کار بزرگ صرفا معطوف به توانایی جسمی نیست و ذهن ادم هاست که می تواند اتفاقات بزرگ را خلق کند. موانعی که برای من به وجود می اوردند من را قوی تر کرد. هرجا می رفتم تا من را می دیدیند می گفتند او ناتوان است و ین مساله خیلی من را آزرده می کرد. من کلمه نه را زیاد شنیدم و این واقعا برایم ناراحت کننده بود.

من با «مبارک» خواستم این ساختار را بشکنم و به همه آدم های بزرگی که گفتند این کار نمی شود بگویم شما با همه بزرگی تان گفتید نمی شود اما من توانستم. این انگیزه من بود که با کمک برادرم محقق شد چون ما خیلی جاها رفتیم ولی من را تا می دیدند حمایت نمی کردند به خصوص که فیلم اولی هم بودم.

* از نظر تجهیزات وسخت افزار شرکت خودتان و به طور کل ایران در چه شرایطی قرار دارد؟

با حمایت برادرم توانستیم دوسال پیش به روز ترین تجهیزات را داشته باشیم اما تکنولوژی روز به روز در حال پیشرفت است و ما همیشه به امکانات روز دنیا نیاز داریم. این تجهیزات فقط برای انیمیشن نیست بلکه در حوزه جلوه های ویژه هم کارایی دارد. متاسفانه بسیاری از فیلمسازان ما اعتماد کرده و فیلم خود را به کشورهای دیگر می فرستند و من خوشحالم که دو فیلم «رسوایی» و «بیست و یک روز بعد» به توانایی ما ایمان داشتند تا برای شان کاری انجام دهیم که تا کنون در ایران کسی کار نکرده بود و برای هر دو فیلم هم کاندید شدیم. من خودم این دو کار را بدون حاشیه هایش دوست دارم و خوشحالم کارگردانان به جای اینکه به خارج بروند به ما اعتماد کردند.

* به نظر می رسد جلوه های ویژه در سینمای ما به پرده سبز خلاصه شده است.

دقیقا و ما در این دو فیلم کارهایی کردیم بدون اینکه فقط از پرده سبز استفاده کرده باشیم. من شخصا کارهای پیچیده را دوست دارم تا بتوانم خودم و تیمم را نشان دهم. کروماکی را همه می توانند ولی با امکاناتی که امروز در دنیا استفاده می شود این دیگر جلوه های ویژه نیست. اگر ما به کارهای ابتدایی که با پرده سبز انجام می دهیم بگوییم جلوه های ویژه پس به آواتار چه بگوییم. اینجا فکر می کنند هرچه پرده بزرگتر باشد جلوه های ویژه خفن تر است اما من می خواهم قابلیت های سه بعدی را تجربه کنم و سراغ تجربه هایی بروم که در عالم واقعیت امکان پذیر نیست.

* در بخش اول صحبت های مان اشاره کردید که «مبارک» سه گانه است و باید برای دیدن فصل دومش آماده باشیم.

– بله البته فعلا برای تولید «مبارک۲» عجله ای ندارم چون در حال آماده کردن یک قصه خیلی خوب طنز هستم که کلی بازیگر دارد و باز هم رئال – انیمیشن است. فقط اینکه بعد از این دست نویسنده را باز می گذارم تا با اتکا بر توانایی که امروز داریم بتواند فیلمنامه بنویسد. قرار است بعد از این تیم جدید نویسندگی داشته باشیم و قصه های مان را طوری روایت کنیم که همه از آن لذت ببرند.

* وکلام آخر؟

– امیدوارم روزی برسد که ذهنیت مسئولان و همه مردم به انیمیشن درست تر شود و هر چه می بینند را با کارتون یکی نکنند. ما می توانیم یک روز به جایی برسیم که از نظر تجهیزات سخت افزاری هم با دنیا رقابت کنیم اما قبل از آن مهم ترین چیز بالا بردن تعداد کاربران است. اینکه تجهیزات میلیاردی داشته باشیم اما ندانیم چطور باید استفاده کنیم بی فایده است. همه اینها با حمایت های مسئولان نتیجه بخش خواهد بود.